محل تبلیغات شما



شرکت موکل پرونده ای را به من ارجاع دادند با موضوع تقاضای صدور دستور تخلیه و تحویل موضوع اجاره محل و تجهیزات.

در بررسی پرونده اولین سند لازم برای مطالعه سند پیمان اجاره بود. وقتی به عنوان نگاه کردم قرارداد اجاره درج شده بود. به متن که رسیدم: ماده 1: موضوع قرارداد را بدین گونه قید کرده بودند: اجاره یک دستگاه سنگ شکن و یک با دفتر اداری با ملحقات آن».

مشکل:

دادرس در همین بدو امر به متفاوت بودن موضوع اجاره اشاره کرد. دستور فوری تخلیه و تحویل ملک صادر شد ولیکن دستور تحویل تجهیزات و ملحقات مشمول رد دعوا قرار گرفت.

مستند دادرس:

عنوان قرارداد اجاره بر امکان دلالت ندارد و نه بر تجهیزات. بنابراین قواعد قانون روابط موجر و مستاجر در خصوص ملک مصداق دارد اما از حیطه ی تجهیزات و ابزار و ادوات خارج است و نیاز به دادخواست مجزا با خواسته اام به تحویل به استناد دادنامه صادره در پرونده تخلیه ملک دارد.

نتیجه:

دستور فوری تخلیه و تحویل صادر شد. اما دادخواست اام به تحویل تجهیزات قراردادی منجر به صدور قرار تعیین وقت 4 ماهه در دادگستری گردید البته با تأمین خواسته ی صورت گرفته نگرانی شرکت موکل رفع شد اما زمان و هزینه ی نگهداری و عدم النفع حاصله برآمد عدم دقت در تنظیم قرارداد بود.


فرمانده کل سپاه: ملت ایران در زیباترین دوران ۱۰۰ سال اخیر زندگی می‌کند

سرلشکر سلامی گفته "ما در تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی رشد کرده‌ایم و صاحب قدرت هستیم و اراده اعمال این قدرت در دستان ماست چرا که ملت ایران ظرفیت‌های عظیمی در خود دارد. اقتصاد ایران در موقعیتی که بسیاری از اقتصادها در دنیا در حال فروپاشی است امروز باقی مانده است و یک اقتصاد بدون متکی بودن به نفت را ارائه می‌دهد و این شاکله جدید ایران بزرگ است".

هنوز دارم می اندیشم این پیام دل انگیز از سر بی خبریست که طبیعتا با این منابع اطلاعاتی قوی نباید اینچنین باشد یا از سر باد دماغ است که البته این ها دارند و یا از سر نشعگیست که الله و اعلم و یا می زده است و لول است که این هم دور از ذهن نیست.

می بینید همه ی احتمالات دور از ذهن خطرناک نیست الا واقع نگری. که اگر به واقع می نگریست این فاضلاب را تعبیر زیبایی نمی داد.

شاید هم باید از دست پخت نامطبوعشان تعریف کنند 

می بینید باز هم خانه اول  این ها  اینجا هیچ کس حالش خوب نیست.


در من یک تیمارستان وجود دارد

یک تیمارستان با هفتاد تختخواب

هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه

و سخت ترین کار دنیا را من میکنم

زمانی که از من می پرسند : خوبی ؟!

و من باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را آرام کنم و

با متانت صادقانه ای بگویم:

" بله ، امروز خیلی خوبم

برگرفته از کانال تلگرامی بوف به تاریخ 98.08.11


می خواهم از شرکت دخانیات براون و ویلیام سون، تولید کنندگان سیگار پال مال ، بابت یک میلیارد دلار ادعای خسارت کنم. دوازده سال بیشتر نداشتم که سیگار را شروع کردم، هیچ وقت هم غیر از پال مال بدون فیلتر سیگار دیگری را آتش به آتش دود نکرده ام. سال های سال است که این شرکت دخانیات درست روی همین پاکت قول داده است که مرا بکشد. اما من حالا هشتاد و دو سالم است. واقعا که دستتان درد نکند، ای حقه بازهای پست!

کورت ونه گات برگرفته از کانال تلگرامی انجمن ادبیات داستانی دریچه


در پی عقد قرارداد عمرانی فی مابین شرکت پیمانکار ایکس و شرکت موکل، چک بانکی عهده بانک رفاه تهران شعبه . با قید ضمانت تعهدات قراردادی در وجه و لهِ شرکت موکل دریافت گردیده است. و در موعد مقتضی به دلیل عدم ایفای تعهدات شرکت موکل مجاز در مطالبه وجه چک گردیده است.

به منظور مطالبه اقدام می شود و دقیقا مشکل از اینجا کلید می خورد:

1- چک صیاد نیست و مرجع بانکی صالح جهت برگشت کردن و صدور گواهی عدم کفایت موجودی باید رد شعبه صادر کننده چک به انجام رسد.

2- برگشت انجام شد و واهی دریافت شد.

3- مبتنی بر گواهی مزبور شعب دادگاه اصفهان از پذیرش دعوا به استناد اینکه چک مشمول مفاد ماده 13 نمی شود و باید مستندا به فراز ماده 11 در مرجع قضایی حوزه خوانده اقامه شود، استکاف ورزید و قرار عدم صلاحیت به صلاحیت شعب دادگاه تهران صادر کردند.

دفاعیه
 


چند روزیست میان این آشفته بازار روز دنیا، دست به طرح پرسشی اساسی بزنم:

آیا آشوب و اعتراضات مردمی در لبنان ،شیلی، عراق، هنگ کنگ، کوبا و حتی اروپا با هم مرتبط است؟

پاسخی که شاید در تجسس ابتدایی بدان دست می یابم: حضور قدرت برتر آشوب گر یعنی آمریکاست. تنش های توییتی آقای ترامپ و معارضه های ی با مخالف و موافق و دست اندازی در تمام امور دنیا. این است پاسخ ابتدایی. خشونت، خشونت می آورد و تنفر، نفرت می آفریند. احزاب میانه کم کم جای خود را به تندروهای با ایدوئولوژی تخریب غیر و پذیرش خودی می دهند. آنچه احتمالا در ایران نیز رقم خواهد خورد و شرایط استبدادی از این نیز بدتر خواهد شد.

اما هر چه بیشتر در جامعه قدم می زنم می بینم این ها پیش کش، این ها همه به جا، اما آنچه از همه ی سوال ها اهم است، این است که چرا ما اعتراض نمی کنیم؟ چرا نان گران می شود، صف ها هنوز برقرار است؟ چرا اعلام می کنند نان محصول گندم بدون کیفیت است، اعتراض نمی کنیم؟ چرا فعالان محیط زیستی را با انگ های مختلف به حبس می برند و ما اعتراض نمی کنیم؟ چرا فعالان مدنی را محبوس می کنند و ما اعتراض نمی کنیم؟ چرا اقتصاد دارد به زبونی می رود و ما اعتراض نمی کنیم؟ چرا فساد به صورت سیستمی و گسترده دارد ریشه ی انسانیت ما را خشک می کند و ما اعتراض نمی کنیم؟ چرا هیچ کس در این مملکت استعفا نم یدهد چون شرایط خوب نیست و ما اعتراض نمی کنیم؟ کارد به استخوانمان رسیده است و باز هم دم نم یزنیم و اعتراض نمی کنیم؟

اما لبنان و هنگ کنگ و شیلی با اعتراض به خواسته های مردمی خود رسیده اند. واقعا چرا؟

این ایراد از نظام وحشت آفرین لنینی است و یا اندیشه ما بیمناک است؟ یا می ترسیم اشتباهی که پدرانمان کردند و سال 57 تاریخ یرا رقم زدند ما هم رقم بزنیم و شرمنده فرزندان این مرز و خاک شویم؟

به هر رو با این وضع انگ زدن به حتی یک اعتراض مدنی ساده، وضعیت را رقت بارتر کرده است.

واقعا چرا اعتراض نمی کنیم؟


در حال نزار این روزهای مملکت ایران، می توان عمق هر چیزی را منتهی به فاجعه فروپاشی دانست. روابط خانوادگی، اجتماعی، مالی، اخلاقی، احساسی و عاطفی و در کل زندگی. همه در آستانه حذف سیستماتیک خود هستند.

اما چیزی که وجود دارد، پرسش جاودانه این کار کیست؟» متبادر می شود.

واقعا این کار کیست؟ این که در حوزه تولید امید و ثبات وجود ندارد. مردم به آینده خوشبین نیستند. جوانان از فضای جامعه بیزار شده اند و نوع نگرش به زندگی را به سبک خودشان تغییر داده اند و این دقیقا منشاء از خود بیگانگی و دیگر بیگانگی است.

اخبار را که وارسی می کنیم و پای سخن حکومت داران می نشینیم، یک عنوان غالب را به کرات می شنویم: عامل بدبختی، دست های پشت پرده و بیگانه است.

خوب بیایید این فرضیه باطل ایشان را، صحیح تلقی کنیم. می پرسیم بعد از 40 سال در یک مقاطعی باید اتفاقی افتاده باشد تا دست های بیگانه به پیشش آیند و مانع حضور خوشبختی و امنیت در میان جامعه شود. 40 سال سراسر استرس، عدم امنیت شغلی، اجتماعی، فساد گسترده اقتصادی در گوشه گوشه نظام از کل تا جزء به نوعی که دیگر ابایی برای انعکاسش ندارند. حتی تا مرز نان و خرید گندم با کیفیت نامرغوب نیز پیش می روند. و اتفاقی که می افتد، سکوت است سکوت.

مردمی مسخ شده، تنها چیزی که قادر خواهد بود هر روز با دیدن این وضعیت استفراغ کنیم

به نظر نمی رسد مسولیت این بی تفاوتی بیگانه باشد. این خوراک نظام است که در این 40 سال به خورد این ملت داده است و حالا تمام مسولیت خطایش را به عهده دست های پنهان می اندازد و عامل بدبختی را دیگری معرفی می کند تا ثابت کند در این راه هیچ مسولیتی نداشته است.

و تا زمانی که نظام ی نخواهد مسولیت خود را بپذیرد در بدبختی مطلق خواهیم ماند و حتی نمی توانیم همچون مردم مصر با یک نجوا و زمزمه یک پیمانکار جز در معرفی فساد دولت، برای دو روز به خیابان بیاییم

پیشنهاد قاعده مند برای مردم این است که فضای مبارزه منفی را ایجاد کنند. عدم بازنشر اطلاعات جعلی نظام، پشت کردن به تبلیغات هواخواهانه ی نظام، عدم مشارکت در برخی از فعالیت های اجتماعی و ی. تا نظام بخشی از مسولیت این بی کفایتی را بپذیرد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

باز هم برای تو